ظرفیتهای ادبیات دفاع مقدس گسترده و فراگیر است
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۸۸۷۹۷
همشهری آنلاین- علیالله سلیمی: نشست خاطرات ماندگار با هدف بیان خاطرات و قصههایی از هشت سال دفاع مقدس با حضور جمعی از فعالان ادبیات پایداری، در کافهکتاب توچال برگزار شد. یکی از سخنرانان این نشست، میرشمسالدین فلاحهاشمی، نویسنده و مدیر انتشارات صاد بود که در بخشی از صحبت هایش گفت:« حوزه جنگ در تمام دنیا، پرمخاطبترین آثار را در اختیار دارد و هنوز هم درباره جنگ جهانی دوم آثار ماندگاری نوشته و خوانده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صادق وفایی، نویسنده و خبرنگار حوزه پایداری، دیگر سخنران این نشست بود که در بخشی از صحبت هایش گفت:« در جنگ تحمیلی شخصیتهای زیادی هستند که به آنها ارادت دارم اما عاشق دو شخصیت هستم؛ اول شهید محمدابراهیم همت و دوم، خلبان محمود اسکندری. از شهید همت باید بگویم که از کودکی دوستش داشتم و حالا البته شناخت بیشتری از او دارم. کتاب «آن روز کنار تو» از آقای محسن پرویز را در سال اول راهنمایی خواندم و از شخصیت شهید همت، لذت بردم. همت اگر در عملیات خیبر شهید نمیشد، بعد از آن ممکن بود از سکته مغزی و قلبی از بین ما برود چون از جهات مختلف تحت فشار بود. بزرگترین خصوصیت شهید همت، احساس وظیفه است. دستور بالادستی را هر چند اشتباه بود، انجام میداد. در عملیات فتح المبین، همت و شهبازی دست راست احمد متوسلیان بودند و کار جالب همت این بود که برخی مناطقی که خالی بود را پشت بیسیم اعلام میکرد و دستور میداد تا نیروها به آنجا بروند اما در حقیقت قرار نبود کسی به آن منطقه برود و این باعث میشده که توان زیادی از دشمن برای بمباران آن منطقه، گرفته شود در حالی که اثری از نیروهای ایرانی در آنجا نبود! خلبان محمود اسکندری چند دهه در غربت بود. همه آدمهای جنگ ما غریب بودند چو هر کاری کنیم، نسبت به آن حماسهها ناچیز است. یکی از مهمترین مأموریتهای نیوری هوایی در جنگ، مأموریت زدن پل استراتژیک عراق روی اروندرود بود. وقتی عراق خرمشهر را گرفت، از طریق این پل پشتیبانی میشد. برای شناسایی از گردان یازدهم پایگاه شکاری مهرآباد یک فانتوم پرواز کرد و معلوم شد که عراقیها روی اروندرود این پل را تأسیس کردهاند. این پل شناور به عرض ۱۲ متر احداث شده بود. روزها زیر آب میرفت و شبها، بالا میآمد و پشتیبانی انجام میشد. یکی دو مرحله فانتومها برای زدن این پل میروند اما موفق نمیشوند چون با موشکها و پدافند و تجهیزات زیادی از آن پل مراقبت میکردند. این مأموریت به محمود اسکندری محول میشود و همراه با سه فانتوم راهی اروند میشوند. دو فانتوم به سمت پدافندها میروند تا آنها را مشغول کنند و اسکندری با هواپیمایش به سمت عراق میرود و تا بصره هم پیش میرود و دور میزند و برمیگردد. در آن حالت که انواع سلاحها به سمت هواپیما شلیک میکردند هواپیمای اسکندری با سرعت ۱۱۰۰ کیلومتر بر ساعت از روی پل عبور کرد و با فرصت کمتر از یک ثانیه که داشت، ۱۲ بمب از زیر و بالهای هواپیما رها میشوند و همه بمبها روی پل میخورد و پل را نصف میکند. همین شد که ۴۰هزار نفر عراقی در خرمشهر محاصره شدند و ۱۹ هزار نفر به اسارت درآمدند؛ تعدادی از اروند خودشان را فراری دادند و بسیاری هم به هلاکت رسیدند.
شهیدان ایرانی پیرو ادیان توحیدیدکتر سعید زارع، نویسنده و پژوهشگر هم در بخشی از صحبت هایش گفت:« من به ذهنم رسید درباره شهدای اقلیت کتابی را آماده انتشار کنم که معلوم بشود این گروه از هموطنان چه نسبت عمیقی با استقلال کشور و جمهوری اسلامی داشته و دارند. من در کتاب «شهیدان ایرانی پیرو ادیان توحیدی»، بیش از ۱۷۰ شهید از اقلیتهای مختلف حاضر در کشور را معرفی کردم که در بین آنها شهدای ترور و شهدای بمباران شهرها هم حضور دارند. درباره برخی از این شهدا هیچ اطلاعاتی در دسترس نبود اما من تلاش کردم حتی اگر خاطره و یادی از آنها موجود بود، آن را در این کتاب، ذکر کنم.
خاطرات اهالی قلم از جنگ در کتاب «تا پلاک ۱۴۰۰»آذرخزاعی سرچشمه، نویسنده و پژوهشگر هم در این نشست گفت:« خاطرات جنگ برگرفته از واقعیت است اما عین واقعیت نیست. من در کتاب «تا پلاک ۱۴۰» تلاش کردم ۱۴۰ خاطره از اهالی قلم و هنر درباره دفاع مقدس را احصا و منتشر کنم. قبل از آن، عکسهای زندگی در جنگ را جمع میکردم و وقتی استاد رحماندوست متوجه جمعآوری عکسهای جنگ شدند تصمیم گرفتند برخی از خاطراتشان را برای من تعریف کنند. من حدود دو ماه به محل کار ایشان در انتشارات امیرکبیر میرفتم تا خاطرات ایشان را بگیرم. بیان همین خاطرات، باعث شد فکر گرفتن خاطرات اهالی قلم و هنر به ذهن من خطور کند. بعد از آن هم با استاد کاکایی و بقیه اساتید تماس گرفتم. هفت صبح فردا استاد کاکایی خاطراتشان را فرستادند. این بود که در کارم مصمم شدم. من برای این مجموعه، با ۴۰۰ نفر از اهالی قلم و هنر ارتباط گرفتم تا در نهایت ۱۴۰ خاطره جمعآوری شد. شهید سیدعلی کاظم داور هم از جمله نویسندگانی بودند که خاطرهشان را برایم از خوزستان به صورت حضوری آوردند تا از من هم به خاطر این کار، تشکر کنند. اما قبل از این که کتاب رونمایی شود، به شهادت رسیدند. مهرماه ۹۷ بود که یک پیام در شبکههای اجتماعی به دستم رسید و متوجه شدم که به شهادت رسیدهاند. آقای احد گودرزیانی هم خاطرهشان را برای این کتاب گفتند که متأسفانه در روزهای کرونا ایشان را از دست دادیم. هدفم در این کتاب این بود که ایثار و از خودگذشتگی مردمان دهه شصت را به تصویر بکشم. بعد از آن هم بر اساس برخی خاطرات خودم یک مجموعه داستان کوتاه با موضوع دفاع مقدس نوشتم که حاصلش را انتشارات شاهد با نام «هر روز ساعت هفت و ده دقیقه» به چاپ رساند. کتاب تا پلا ک۱۴۰ ترجمه شده و به صورت صوتی هم در آمده است.
اشعار دفاع مقدس در کتاب «مردانی حوالی خورشید»دکتر ناصر پروانی، شاعر و نویسنده، دیگر سخنران این نشست بود که در بخشی از صحبت هایش گفت:«من حدود ۴۰ شعر دفاع مقدسی دارم. کتاب «مردانی حوالی خورشید» یکی از موفقترین کتابهای من بود که فضای خوبی داشت و چاپهای متعددی از آن منتشر شده است. کتاب «گمنام در قلهها» را هم برای شهید احمدرضا حدی نوشتم که از دانشجویان موفق پزشکی بودند. من در این کتاب، خاطرات را تحلیل کردم و از دستنویسهای شهید هم در کتاب «حرمان هور» بهره بردم. شاید از منظر تحلیل خاطرات، این اثر، منحصر به فرد باشد.
خاطراتی که از ایشان گفته شد بکر بود و بسیاری از آنها برای دوران نوجوانیشان بود.
خورشید با اذن اذان بیدار میشد
لبیک بر «هل مِن معین» اقرار میشد
در جبههها هر روز نه، هر ثانیه گاهی مداوم
مصداق ایمان در عمل تکرار میشد
باران نمیآمد ولی با قطره عشق
آنجا کویر خسته چشمهسار میشد
فرقی ندارد رنگ پیراهن چه میبود
سرباز و سردار عاقبت مختار میشد
گاهی شهادت گاه گاهی هم توسل
رمزی برای فرصت دیدار میشد
گاهی تمام غیرت و از خودگذشتن
طعم شهادت میگرفت، افطار میشد
پروانه بودن عادت رزمندهها بود
ماندن به سنگر پیله و آوار میشد
روایتها و مستندنگاریها درباره دفاع مقدسدکتر محمود صلاحی، پژوهشگر و منتقد ادبی هم در این نشست گفت:« من نوزاد بودم که پدرم در دومین روز سال ۱۳۶۱ در عملیات فتحالمبین و در دشت عباس شهید شد و از همان آغاز با ادبیات و فرهنگ دفاع مقدس همراه بودم و آن چیزی که باعث شد پرشورتر در این فضا قدم و قلم بزنم، سعادت مصاحبتم با استاد حمید حسام بود. در این سالها هم در دانشگاه تهران زیر نظر استاد محمدرضا ترکی فعالیتهایی در زمینه ادبیات دفاع مقدس داشتهام.
برخی کارها و آثار را برای انتشار آماده کردهام که در باب روایتها و مستندنگاریهایی است که چندان متعارف نیست. درباره دفاع مقدس معمولا روایتهای رسمی امکان انتشار پیدا کرده و شاید نقطه وفاقی که میتوانست افراد و احزاب و نگاههای مختلف را کنار هم قرار دهد، روایتهای غیر رسمی از جنگ است. در حوزه داستان و شعر هم همین قضیه را داریم. من هشت روایت و هشت برش را انتخاب کردهام به قلم کسانی که روشنفکر بودند و در سالهای جنگ به جبهه رفتهاند و از لحظات ناب آن روزها گزارش و روایتهایی داشتهاند. ما نیاز داریم به سالهایی برگردیم که همه به جنگ، به عنوان یک پدیده ملی نگاه میکردند.
کتابی از حاج یونس زنگی آبادی جذبم کردمحسن باقریاصل، نویسنده و منتقد ادبی هم در این نشست گفت:« من با انتقاد از خودم شروع میکنم. مسئلهای که امروز با آن روبرو هستیم، این است که چرا در جبهه سوریه شرکت نداشتم. من آن موقع یک شبهروشنفکر بودم. من تا سالها فکر میکردم اولین کتابی که خواندهام، کتاب «پریچهر» م.مؤدبپور بوده اما بعد از سالها یک کارتن کتاب در خانهمان پیدا کردم که کتابهای خاطرات فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله بود. یادم هست لابلای بازیگوشیهایم این کتابها را میخواندم. کتابی را از حاج یونس زنگی آبادی خوانده بودم که من را بسیار جذب کرد. به نظر من واژه دفاع مقدس را آقای محسن پزشکپور ابداع کرد. تنها اپوزوسیون انقلاب اسلامی بود که فراخوان داد همه در جنگ و دفاع از ایران شرکت کنند. من هم به عنوان یک نویسنده، متأسفم که چرا نتوانستم در نبرد سوریه شرکت کنم.
ما با جنگ بزرگ شدیمسمیه جمالی، نویسنده و منتقد ادبی هم در این نشست گفت:« جا دارد درباره ارتباط ادبیات و کتابهایی که در حوزه دفاع مقدس منتشر میشود گفتگو کنیم. به نظر من هنوز درگیریم که خاطره مینویسم یا روایت و مستندنگاری و داستان. در حالی که وقتی قالب کارمان مشخص بشود، میتوانیم ادبیات را وارد این حوزه کنیم در حالی که به اصالت خاطره و تاریخ، صدمهای وارد نشود. من در این حوزه، کتاب «اشک را مهلت ندادیم» را نوشتم که خاطرات یک همسر شهید است. کتاب دیگرم خاطرات فرمانده مخابرات لشکر ۲۷ است که در شرف انتشار است. ما با جنگ بزرگ شدیم. پدر و عمویم به جنگ میرفتند و آن روزها را بهخوبی به یاد دارم. یک روز خانم زمانی پیشنهاد داد خاطرات خانم یوسفیان همسر شهید ابوالفضل محمدی از فرماندهان گردان لشکر ۲۷ را بنویسم و روزی من بود که این کار را انجام بدهم. من سعی کردم روند داستانی را داشته باشم بدون این که در اصل خاطرات هیچ تغییری رخ داده باشد.
استقبال از کتاب«روزهای جنگی سعید»زینب گلمحمدی، پژوهشگر و نویسنده، دیگر سخنران نشست بود که در بخشی از صحبت هایش گفت:« ما در گروه تحقیقاتی فتحالفتوح، در حوزه خاطرهنگاری و روایتنگاری فعالیت میکنیم. ما کتاب «روزهای جنگی سعید» را درباره یکی از رزمندگان گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسول الله کار کردیم که بسیار مورد توجه واقع شد. چون این کتاب را مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر کرده، متن کتاب بدون هیچ دخل و تصرفی، جلوههایی واقعی از جنگ که متاسفانه گاهی مغفول میماند را پیش چشم مخاطب قرار داده است. چون از زمان تحقیق تا انتشار این کتاب، سالهای زیادی فاصله افتاد، راوی وقتی با نسخه نهایی کتابش روبرو شد، از برخی خاطراتش تعجب میکرد و میگفت اگر اینها را در سالهای قبل نگفته بودم، کاملا از خاطرم محو میشد؛ لذا لازم است تا میتوانیم برای ثبت خاطرات جنگ، تلاش کنیم.
کد خبر 792416 برچسبها دفاع مقدس کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان کتاب - داستان و رمان کتابخانه، کتابخوانی، کتابداری کتاب - معرفی و نقد جنگ تحمیلیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: دفاع مقدس کتاب داستان و رمان کتابخانه کتابخوانی کتابداری کتاب معرفی و نقد جنگ تحمیلی هم در این نشست گفت اهالی قلم دفاع مقدس روایت ها شهید هم کتاب ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۸۸۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نهاد مقدس کمیته امداد، یک نهاد دینی و انقلابی است
مرتضی موصلی در آئین نکوداشت و تجلیل از مؤسسات خیریه، گروههای جهادی و مراکز نیکوکاری با بیان اینکه یکی از جهتگیریهای کمیته امداد، توسعه انفاق و نیکوکاری و گسترش سنتهای حسنه اسلامی است، گفت: یکی از بزرگترین برجستگیهای استان فارس، نیکوکار بودن مردم استان و بیتفاوت نبودن نسبت به حال یکدیگر است و ما باید زمینه همافزایی مردم و خیرین در این راه را فراهم کنیم.
او یکی از اهداف کمیته امداد در سال جاری را حرکت جمعی در مسیر تحقق منویات مقام معظم رهبری به ویژه در راستای شعار سال عنوان کرد و افزود: استفاده از ظرفیت مردم در راستای جهش تولید یکی از مهمترین راهبردهای ما در سال ۱۴۰۳ خواهد بود.
موصلی با بیان اینکه شناسایی و معرفی الگوهای موفق در میان خیرین، یکی از کارهایی است که میتواند در زمینه ترویج کمک به نیازمندان موثر باشد، گفت: بهعنوان مثال مجموعهای را میشناسیم که بیش از ۴۰۰ مسکن را برای خانوادههای نیازمند در دست احداث دارند، برخی موسسات از ظرفیتهای خیرین استان فارسی خارج از کشور استفاده میکنند و بعضی دیگر هم در عرصه بینالمللی فعالیت دارند که ما در تلاش هستیم تا از این الگوها استفاده کنیم.
مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) استان فارس با تاکید بر اینکه نهاد مقدس کمیته امداد، یک نهاد دینی، انقلابی و حاکمیتی است، گفت: کمیته امداد امام راحل بیش از چهار دهه است که در عرصه خدمتگزاری و فراهم کردن زمینه خدمت شایسته به خانوادههایی که از نظر اقتصادی ضعیف هستند تلاش میکند و هدف اصلی کمیته بر توانمندسازی خانوادهها در زمینههای مختلفِ اقتصادی، فکری، فرهنگی و اجتماعی است.
موصلی در پایان به محورهای پیشنهادی خود در جهت همافزایی ظرفیتها پرداخت و گفت: ایجاد فرصتهای شغلی پایدار، توسعه کارکردهای کارآفرینی، احداث و یا خرید مسکن نیازمندان به خصوص با بهرهگیری از ظرفیت نهضت ملی مسکن، کمک به تامین جهیزیه و تسهیل ازدواج، کمک به درمان بیماران صعب العلاج و زمین گیر، فراهم کردن زمینه تحصیل دانشآموزان و دانشجویان نخبه و همافزایی در تامین منابع قرض الحسنه، از جمله مهمترین مسائلی هستند که آنها را در کمیته امداد دنبال میکنیم.
باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز